این حمایت در وهله نخست باید از جانب همسر دریافت شود. یعنی آقایان باید بدانند که یک زن در خانواده نیاز دارد از حمایتهای عاطفی، معنوی و ... برخوردار باشد و چنانچه این حمایتها را دریافت کند، میتواند نقش مادری و همسری خود را بهتر انجام دهد و چنانچه این روحیه همکاری نباشد، او هم از کار زیاد خسته میشود و هم تحت فشار و تنشهای زیادی قرار میگیرد. به ویژه مادرانی که تعداد فرزندانشان بیش از یک نفر است. باید تمرکزمان را روی این مسئله بگذاریم که آقایان به همسرانشان کمک کنند. حتماً منظورم کمکهای فیزیکی نیست. کمکها میتواند فکری یا معنوی باشد و یا این کمکها از دید مشاورهای باشد، یعنی زن احساس تنهایی نکند، چراکه این احساس بسیار آزاردهنده است. زنان بیشماری در جامعه ما هستند که احساس میکنند در همه زمینهها تنها هستند و کسی به آنها کمک نمیکند. این کمکها باید ابتدا از جانب همسر باشد.
فرزندانمان را باید طوری تربیت کنیم که آنها هم احساس مسئولیت کنند. البته نمیگوییم که فرزندان جور پدرشان را بکشند، بلکه در حد توان خودشان با توجه به رده سنیشان حامی مادر باشند. از یک کودک، نوجوان و یا جوان انتظارهای متفاوتی داریم. آنها باید به مسئولیتهای خود در برابر مادر خانواده آگاه باشند. در اینجا به نقش آموزش و پرورش نیز باید اشاره کنم که واجب است این مهارتها را از همان دوران ابتدایی به کودکان آموزش دهند. اینکه وظایفشان در قبال مادر، پدر و خانواده چیست. مهارتهای زندگی را باید از کودکی آموزش ببینند و انجام دهند. در این صورت مادر در وضعیت بهتری قرار خواهد گرفت.